سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آموزش متوسطه دوره اول فلاورجان

اثر صدای ماندگار معلم

معلم و صدا

صدای معلم مهمترین ابزار او در کلاس درس است. صدای معلم بسان خمیری است که ذهن فعال و خلاق او با ایجاد تغییراتی در آن، کلمات و جملاتی را از دهانش صادر می کند و به سمت گوش دانش آموزان آینده ساز می فرستد. این کلمات و جملات، واسطه بین ذهن خلاق و کاردان او و مغز فعال شاگردانش است. اگر گفتار (1) معلم مختل باشد می تواند بر کفایت شغلیش اثر منفی داشته باشد. یکی از مهمترین اختلالات گفتاری شایع در بین معلمین، اختلالات صوت یا صدا (2) است.
در بسیاری از موارد، معلم علیرغم مبتلا بودن به اختلالات صوتی، بدون اینکه پیگیر درمان باشد به تدریس ادامه می دهد و طبق معمول از صدایش استفاده می کند، غافل از آنکه این کار می تواند اثرات منفی و جبران ناپذیری بر حنجره (3) و صدایش داشته باشد. عدم پیگیری درمان ناشی از عوامل مختلفی است. بسیاری از معلمین نمی دانند باید به چه کسی مراجعه کنند و چه اقدام بجا و مناسبی را انجام دهند. برخی از آنها به یک پزشک عمومی یا متخصص گوش و حلق و بینی (4) مراجعه می کنند و مسیر درمانی درستی را طی می کنند. متأسفانه در اکثر موارد، به واسطه عدم آشنایی با اختلالات صوت و نیز عدم آشنایی با گفتار درمانی (5) با آسیب شناسی گفتار و زبان (6)، به تجویز دارو و یا چند روز مرخصی استعلاجی اکتفا می شود که ممکن است تا حدودی، آن هم به طور موقت مؤثر واقع شود ولی چاره اساسی نیست. برخی از معلمین نیز به واسطه ی خفیف بودن مشکل صوتیشان، نیاز به پیگیری درمان را چندان احساس نمی کنند؛ آنها معمولاً با رعایت نکاتی که همکاران و اطرافیانشان توصیه می کنند سعی می کنند با مشکل صوتی خود مقابله کنند یا لاقل از بدتر شدن آن جلوگیری نمایند. برخی از معلمین به واسطه نگرش منفی که از پزشکان و خدمات درمانی دارند از مراجعه جهت درمان خودداری می کنند، ولی برخی نیز به خاطر مشکلات مالی از پیگیری درمان سر باز می زنند.
یکی از ویژگی های مهمی که از شخصیت (7) معلم در ذهن شاگردان باقی می ماند صدای اوست. همه ما وقتی به ذهنمان مراجعه می کنیم علاوه بر ویژگی های چهره و رفتار (8) معلمین خود در دوران مدرسه یا دانشگاه، تصویری ذهنی از صدای هر یک از آنها را در ذهن داریم، و علیرغم گذشت سالها می توانیم بگوییم خوش صدا ترین آنها کدام معلم بوده است. صدای خوش، نعمتی است که باید قدر آن را دانست و اهمیت آن در شغل معلمی بسیار بیشتر است.
صدای خوب، بویژه برای یک معلم، صدایی است که با حداقل انرژی تولید شود، از نظر زیر و بمی (9) و کیفیت (10) به گونه ای باشد که با سن، جنس، و جثه، و قیافه فرد متناسب باشد، و از نظر بلندی نیز از فاصله چند متری به راحتی قابل شنیدن باشد. انرژی لازم برای آوا سازی باید به قدر کم باشد که فرد احساس راحتی کند و توجهش فقط معطوف به مفهوم گفتارش و وضعیت توجه (11) و یادگیری (12) دانش آموز باشد. توضیح آنکه اگر معلم در حین تدریس خسته شود و برای آواسازی نیاز به تلاش و انرژی بیشتری داشته باشد در حین صحبت کردن توجهش به نحوه ی صداسازی (13)، و خستگی ناشی از آن جلب می شود.
حفظ صدای خوش یک معلم حائز اهمیت فراوانی است. معمولاً صدای معلمین در ابتدای دوره ی شغلیشان خوب است و ممکن است در طی ماه ها و سال ها تدریس، در معرض خطر ابتلا به انواع اختلالات صوتی قرار بگیرد. دانش کافی درباره بهداشت صوتی (14) و رعایت آن آسان ترین، مؤثرترین، و مهمترین اقدام برای پیشگیری از ابتلا به اختلالات صوتی است.
شرایط شغلی تدریس، به عنوان معلم مدرسه یا استاد دانشگاه یا مراکز آموزشی دیگر، شرایط سخت و طاقت فرسایی است. متأسفانه اکثر افراد فکر می کنند شغل معلمی، شغل بسیار آسانی است ولی واقعیت غیر از این است.

شرایط ویژه ی معلمان و اساتید

شرایط معلمین و اساتید با اکثر مشاغل تفاوت دارد. بسیاری از افرادی که در مشاغل مستلزم فعالیتهای بدنی کار می کنند وقتی که با یک معلم یا استاد روبه رو می شوند از سختی کار خود گله می کنند و افسوس جایگاه معلمی را می خورند و اظهار می دارند که کار بسیار راحتی است، حرف می زنند، حرف زدن که کاری ندارد؛ بارشان یک قلم است، بلند کردن قلم و قلم فرسایی کردن هم کار راحتی است. چنین اظهاراتی ناشی از عدم آگاهی آنها از سختی های شغل معلمی است. وقتی که معلمی گلویش خسته است ولی مجبور است سه ساعت دیگر تدریس داشته باشد کار بسیار طاقت فرسایی است؛ وقتی که معلمی در اثر سرما خوردگی صدایش گرفته است ولی به راحتی نمی تواند مرخصی بگیرد و مجبور است با صدایی گرفته، احساس سردرد، و احساس خستگی زودرس به کارش ادامه دهد و نتیجه اش این خواهد شد که به جای درمان سرماخوردگی در حدود سه روز، چندین هفته با این مشکل دست و پنجه نرم کند سختی این کار معلوم خواهد شد؛ مثل این است که بنایی با وجود کمردرد و زانودرد شدید کارش را تعطیل نکند و از استراحت خودداری نماید.
بسیاری از والدین به طور مکرر از دست رفتارهای کودکی که خود تربیت کرده اند و او را از دل و جان دوست دارند خسته می شوند و ممکن است عصبانی شوند یا به کودکشان پرخاش کنند، در حالی که معلم مجبور است تقریباً هر روز، چندین ساعت از وقتش را با حدود 20 تا 40 دانش آموزی بگذراند که متعلق به 20 تا 40 خانواده مختلف با فرهنگها و تربیتهای متفاوت هستند، و ضمن جلب توجه و همکاری آنها، مطالب زیادی را به آنها تفهیم کند و سعی نماید به نحو مطلوبی یاد بگیرند و برای قبول شدن در امتحان آماده شوند و سپس به کلاسهای بالاتر بروند تا بتوانند به مدارج علمی مطلوبی دست یابند. اگر قرار باشد معلم کارش را بخوبی انجام دهد کار در چنن شرایط بسیار سخت و پیچیده است. این نکته کار را بطور مضاعفی سخت تر می کند که معلم فقط ماشین آموزش در چنین شرایطی نیست بلکه او الگوی رفتاری دانش آموزان نیز هست، لذا، باید الگوی رفتاری و شخصیتی مناسب و ارزشمندی باشد.
یکی دیگر از وجوه سختی کار معلم یا استاد این است که همیشه شرایط رفتاری، یا به اصطلاح "حال و هوای" همه دانش آموزان یا دانشجویان یکسان و طبیعی نیست. وجه دیگر آن است که وضعیت گروههای سنی مختلف، یکسان نیست و تمایلات رفتاری آنها متغیر و متفاوت است. گاهی اوقات رفتار، بیماری یا مشکل یک دانش آموز می تواند روی تمامی اعضای کلاس و حتی معلم تأثیرگذار باشد. برخوردهای نابجای بعضی از مدیران مدارس نیز یکی دیگر از منابع استرس و سختی کار معلمان است.
هر معلم تازه کاری وقتی که با این شرایط سخت روبه رو می شود به دنبال راهکارهای مناسبی است. سالها طول می کشد تا او بتواند تجربیات خوبی را برای مقابله با مشکلات کاری مختلفش به دست آورد. یک معلم تازه کار ممکن است تلاش های کلامی و غیر کلامی زیادی را به عمل آورد تا کلاس را ساکت کند ولی باز هم موفق به انجام این کار نشود ولی یک معلم با سابقه ممکن است فقط جلوی تخته بایستد و به دانش آموزان نگاه کند و کلاس پر از سکوت شود. اگر یک تازه کار شاهد این صحنه باشد ممکن است فکر کند او عجب شانسی دارد، هیچ کاری هم نکرد و هیچ زحمتی هم نکشید، کلاس یکسره ساکت شد؛ ولی اصلاً این گونه نیست. او برای ساکت کردن کلاسش کارهای زیادی را انجام داده است ولی به ظاهر آسان و کم زحمت. برخی از کارهایی که او انجام داده است غیر کلامی هستند. وقتی فراگیرنده ببیند که معلم در حال نظاره کردن اوست، توجهش جلب خواهد شد و می خواهد بداند او چه تصمیمی دارد، چه می خواهد بگوید یا چه کاری می خواهد انجام دهد. به علاوه، شاگردان علاوه بر ساکت ماندن و توجه به معلم، سعی خواهند کرد با دقت در چهره و وضعیت بدنی (15) معلم، از علت سکوت و نگاه پر رمز و راز او سر در بیاورند. معلم با تجربه و موفق خوب یاد گرفته است که بعد از این چند لحظه سکوت نیز باید چه کارهایی را انجام دهد، چه چیزهایی را باید بگوید و مهمتر اینکه چه چیزهایی را نگوید، چه حرکاتی را انجام بدهد و مهمتر اینکه چه حرکاتی را انجام ندهد، با چه سرعتی، چه آهنگی و چه حالتی حرف بزند، و مطالب درسی را چگونه، با چه صدایی و چه چهره ای به دانش آموزان ارائه دهد. اگر دانش آموزی حرکت غیر منتظره ای انجام دهد او دقیقاً می داند که چه کاری را باید انجام دهد. او می داند که حرکت غیر منتظره آن دانش آموز، یک امتحان برای معلم است که تمام دانش آموزان کلاس از نتیجه آن آگاه خواهند شد. لذا، تجربه و خلاقیتش به کمک او می آید و او را قادر می سازد تا بتواند در این امتحان پاسخ های خوبی بدهد و قبول شود. نتیجه این خواهد شد که شاگردان کلاس تصور ذهنی (16) را از رفتارهای آن معلم بدست می آورند. این تصور به آنها می گوید که اجازه ندارند نظم و سکوت کلاس را به هم بزنند. او می داند که نیازی به بلند کردن صدا، در هم کشیدن چهره، یا تهدید وجود ندارد بلکه راههایی منطقی (17)، آسانتر، و مؤثرتر نیز وجود دارند.
اگر معلمی عادت داشته باشد برای ساکت کردن کلاس صدایش را بلند کند برای سلامتی (18) حنجره و صدایش مضر است و در دراز مدت می تواند اثرات ناخوشایندی را بر صدایش داشته باشد. اگر معلمی عادت داشته باشد عصبانی شود و چهره اش را در هم بکشد باعث می شود در سر و صورت و گردن و از جمله حنجره اش، تنش و انقباضات عضلانی (19) اضافی پدید آید که می تواند در دراز مدت، صدا و عملکرد طبیعی معلم را با مشکل مواجه سازد.
اگر معلمی عادت داشته باشد که سعی کند با استفاده از تهدید شاگردانش را ساکت نگه دارد در بسیاری از موارد ممکن است دچار اشتباه شود و تهدید هایی را به کار ببرد که نتواند به آنها عمل کند یا انجام آن تهدید ها باعث قطع رابطه مناسب با دانش آموزان یا ایجاد ترس و وحشت یا تنفر در آنها شود.
هر معلمی دوست دارد شاگردانش سکوت را رعایت کنند و با رغبت و تمرکز به آموزش های او توجه کنند. این تمایل، با اصول بهداشت صوت کاملاً مطابقت دارد. سر و صدای (20) شاگردان معمولاً باعث می شود معلم ناخودآگاه صدایش را بالا ببرد و این برای حنجره و صوت معلم مضر است. در واقع، گفتار نوبتی است و رعایت نوبت (21) در صحبت کردن یک اصل است.
بهتر است معلم عادت کند در همهمه ها سکوت کند و حتی تمایلی به صحبت کردن نشان ندهد و اگر لازم بود به دیگران تفهیم کند اصلاً دوست ندارد در چنین شرایط نامناسبی حرف بزند.
تجربه برخی از معلمین نشان داده است که اگر آرامتر و با بلندی کمتر صحبت کنند به طور غیر مستقیم شاگردان خود را مجبور می کنند سکوت را رعایت نمایند تا بتوانند صدای معلم خود را بخوبی بشنوند و در مواقعی که با سر و صدای بعضی از اعضای کلاس مواجه می شوند خودشان سعی می کنند آنها را ساکت کنند تا بتوانند صدای معلم را بشنوند. البته همه کلاس ها و همه دانش آموزان این گونه نیستند و ممکن است نتوانند یا نخواهند چنین کاری را انجام دهند، ولی مهم این است که معلم به رعایت بهداشت صوتی و حفظ سلامت صدای خود پایبند باشد. در چنین شرایطی، معلم باید در جستجوی راه های مناسبی برای حل مشکل باشد و از نظرات همکاران با تجربه خود برای ساکت نگه داشتن کلاس بهره مند شود.
برخی از معلمین وقتی که با سر و صدای دو یا چند نفر از شاگردان کلاس مواجهه می شوند صدایش را بلند تر می کند یا توأم با ناراحتی یا اعلام نارضایتی به آنها تذکر می دهند ولی در ایجاد سکوت چندان موفق نمی شوند، اگر هم موفق بشوند معمولاً سکوت کلاس بیش از چند دقیقه نخواهد پایید؛ اما بسیاری از معلمین موفق تجربه کرده اند که در این شرایط کافی است گفتارشان را به ناگاه قطع کرده، سکوت کنند و فقط به طور معنی دار به آن دو یا سه نفر نگاه کنند. معمولاً توجه اعضای کلاس نیز به آنها جلب خواهد شد و لحظه ای که آنها متوجه می شوند کار ناپسندشان محور توجه معلم و کلیه اعضای کلاس قرار گرفته است خود ساکت می شوند و ممکن است عذرخواهی نیز بکنند، آنگاه معلم سعی می کند بدون اینکه سررشته درس یا بحث قطع شود به تدریس ادامه دهد و طوری برخورد کند که گویی چیز مهمی اتفاق نیفتاده است و اعضای کلاس نیز فرصت نشان دادن واکنش خاص دیگری را پیدا نمی کنند بلکه سریعاً ذهنشان متوجه مطالب درسی مطرح شده در کلاس خواهد شد که معلم در حال تدریس آنها است. در این صورت، معلم بدون اینکه عصبانی یا ناراحت شود، بدون اینکه از تهدید یا بحث های زائد استفاده کند، بدون اینکه سررشته کلام از دستش خارج شود، و مهم تر اینکه بدون بلند کردن صدایش موفق شده است شاگردان شلوغ را ساکت نماید. چنین برخوردهای موفقی می تواند الگوی مناسبی برای بهداشت صوتی و حتی بهداشت روانی معلمین دیگر در کلاس درس باشد. مسلح بودن معلم به توانایی استفاده از چنین روش هایی باعث می شود او با سهولت بیشتری بتواند آرامش (22) خود را حفظ کند. حفظ آرامش یکی از عوامل بسیار مهم در رعایت بهداشت صوتی است. زمانی که معلم سرماخورده باشد یا صدا و حنجره اش خسته باشد دارا بودن چنین توانایی ها و قابلیت هایی بسیار لازم و مفید خواهد بود.
وجود سر و صدای اضافی محیطی در کلاس درس می تواند عامل منفی و مضر در بهداشت صوتی باشد، زیرا معلم ناخودآگاه صدایش را بلند تر می کند تا بتواند خودش صدایش را بشنود و اطمینان نسبی داشته باشد که دانش آموزان کلاس همگی صدای او را می شنوند و می فهمند.
گاهی اوقات لامپهای مهتابی، نیم سوز شده اند یا ترانس آن ها مشکل دارد و وقتی آنها را روشن می کنند سر و صدای دائمی خاصی را ایجاد می کنند که می توان آن را سر و صدای مزاحم (23) به حساب آورد. گاهی نیز وسایل سرد یا گرم کننده مانند کولر یا فن کویل ایجاد سر و صدا می کنند. اگر کلاس مشرف به مدرسه مجاور، خیابان شلوغ یا کارگاه یا کارخانه ی خاصی باشد می تواند دارای سر و صدای اضافی دائمی یا متناوبی باشد. گاهی اوقات نیز ساختمان مدرسه به گونه ای است که سر و صدای کلاس های مجاور نیز در کلاس درس شنیده می شود. لذا، معلم می تواند موضوع را با مسئولین برای رعایت بهداشت صوتی، جهت رفع یا لااقل کاهش سر و صدای موجود بکوشند. در صورتی که امکان رفع مشکل نباشد، معلم می تواند با همکاری دوستان و همکاران خود، چاره مناسبی بیندیشد. به عنوان مثال، اگر امکان تعویضِ لامپ مهتابی خراب وجود ندارد و فقط به خاطر روشن تر شدن کلاس آن را روشن می کنند، معلم می تواند لامپ مورد نظر را خاموش کند، شخصاً برای تعویض آن اقدام نماید یا لااقل بیشتر وقت خود را در جایی از کلاس مستقر شود که از منبع سر و صدا دورتر باشد. معمولاً برای مصادیق دیگر سر و صدا نیز می توان چاره های نسبی پیدا کرد. بدیهی است در چنین شرایطی، رعایت جنبه های دیگر بهداشت صوتی، اهمیت بیشتری پیدا می کند.
یکی از تسهیلات ضروری در کلاس، مطلوب بودن دمای کلاس در فصول مختلف سال است. سرما و گرما اگر نامناسب یا بیش از حد سرد یا گرم باشد می توان از نظر بهداشت صوتی مضر باشد. لذا، لازم است یکی از نکات مهمی که معلمین در مناطق سرد یا گرم، و همچنین در فصول مختلف سال، به آن توجه داشته باشند وضعیت سرما و گرما و نیز لباس مناسب پوشیدن است. بهتر است پوشیدن لباس گرم در فصول سرد به گونه ای باشد که وقتی معلم به مکان گرم مانند کلاس رسید بتواند به راحتی آن ها را در بیاورد و با لباس متعادلی در مکان گرم حضور داشته باشد؛ در غیر این صورت، ممکن است عرق کند و دچار مشکلات بعدی ناشی از آن شود. بسیاری از افراد، وقتی که به واسطه به تن داشتن لباس گرم اضافی در مکان های گرم عرق می کنند به آسانی دچار گرفتگی بینی شده و مستعد سرماخوردگی می شوند.

عادت های صوتی (24) معلم

بسیاری از معلمین تصور می کنند اگر صدایشان بلند و با تحکم باشد برای موقعیت کلاس بهتر و مؤثرتر است، ولی این کار از نظر بهداشت صوتی مضر است. بلندی صدا باید در حد مطلوب و کافی باشد، و نباید به حدی باشد که بر شلوغی ناشی از سر و صدای دانش آموزان کلاس غلبه کند. به علاوه، وقتی که حنجره و دستگاه آواسازی معلم خسته است مناسب و متعادل بودن سطح بلندی صدا ضروری تر به نظر می رسد.
گر صدای معلم با تحکم همراه باشد ممکن است در نگاه اول به نظر برسد که در ساکت کردن کلاس و افزایش توجه دانش آموزان مؤثر واقع می شود ولی در این الگوی صحبت کردن، معمولاً فرد فشار عضلانی بیشتری را به حنجره، ناحیه گردن، سیستم تنفس (25) و حتی اندام های گفتاری (26) دیگر مانند فک، زبان و نرمکام وارد می کند. معمولاً در این حالت گفته می شود که او به صدای خود فشار آورده است. چنین الگوی گفتاری برای یک معلم اصلاً مناسب نیست و از نظر بهداشت صوت بسیار آسیب رسان است، زیرا در صورت عادت به این الگوی کلامی، او در دراز مدت از این الگو استفاده خواهد کرد.
برخی از معلمین علیرغم بلند صحبت کردن، با حالت تحکم خاصی صحبت می کنند. در این حالت، فشاری که به حنجره و سیستم آواسازی (27) وارد می شود مضاعف شده و بر میزان آسیب رسانی آن افزوده می شود.
در صورتی که جمعیت شاگردان زیاد باشد یا فضای کلاس بزرگ یا نامناسب باشد یا به هر دلیل دیگری لازم ببینید از وسایل تقویت کننده صدا استفاده کنید، حتماً این کار را انجام دهید. ممکن است فکر کنید این کار غیر معمول است ولی اگر وسایل تقویت کننده صوتی (28) مناسبی را بیابید انجام این کار ممکن و مفید است. انواع میکروفون های بی سیم در بازار وجود دارند که می توان صدای معلم را روی موج FM رادیو پخش کنند و با استفاده از پیچ رادیو امکان تقویت صدای پخش شونده روی موج FM وجود دارد.
برخی از معلمین در شرایط خاصی ممکن است صدایشان را به طور ناگهانی بسیار بلند کنند؛ مثلاً ممکن است بر سر دانش آموزی داد بزنند که معمولاً با عصبانیت نیز همراه است. چنین رفتار صوتی نیز به شدت مضر است.
از عادت های صوتی دیگری که ممکن است یک معلم داشته باشد این است که به صورت نامناسبی گریه کند. گریه در عزاداری ها و به مناسبت از دست دادن عزیزان، رفتاری معمولی به نظر می رسد و از نظر بهداشت صوتی اشکالی ندارد ولی نوع یا نحوه گریه کردن مهم است و اگر به صورت نامناسبی باشد می تواند مضر باشد. معمولاً گریه با صدای بسیار بلند می تواند آسیب رسان باشد. اگر گریه همراه با هق هق هایی که ناشی از رها شدن ناگهانی چینهای صوتی از حالتی که به شدت به یکدیگر فشار داده شده اند باشد بسیار مضر است. تنها گریه ی نرم و روانی که خود از عمق وجود بر می آید و فشار چندانی را بر سیستم آواسازی وارد نمی کند از نظر بهداشت صوتی ایمن (29) به نظر می رسد. برخی از افراد که در مواقع مناسب گریه شان نمی آید سعی می کنند با فشار آوردن به خود، همرا با تلاش خاصی گریه کنند. چنین گریه هایی نیز از نظر بهداشت صوتی نامناسب تلقی می شوند. در چنین شرایطی بهتر است فرد با حفظ آرامش و متناسب با جو مجلس، حالت گریه را به خود بگیرد نه اینکه به زور گریه کند. میزان گریه کردن حتی در موارد مناسب یا به جا نیز باید مورد توجه باشد؛ زیرا گریه زیاد نیز می تواند آسیب رسان باشد.
خندیدن نیز یکی از مواردی است که باید در بهداشت صوتی مورد توجه قرار گیرد. شاید شنیده باشید که "خنده بر هر درد بی درمان دواست". با در نظر گرفتن ملاحظاتی، واقعاً این جمله معروف بسیار به جا و مورد پسند عامه مردم است، ولی نه هر خنده ای، به هر میزانی، در هر شرایطی، و برای هر کسی. خندیدن به صورت قهقهه، عادت خوبی نیست؛ بخصوص اگر فرد مورد نظر معلم باشد. اگر خنده به صورت قهقهه، با صدای بلند نیز همراه باشد میزان آسیب رسانی آن مضاعف خواهد شد؛ زیرا این کار، فشار زیادی را بر حنجره وارد می کند. درست خندیدن یکی از موارد مهم در رعایت بهداشت صوتی است.
در شرایطی که معلمی در اثر گریه یا خنده زیاد یا نامناسب دچار خستگی یا گرفتگی صدا شده است بهتر است ضمن مراجعه به پزشک گوش و حلق و بینی و انجام مراقبت های لازم جهت پیشگیری از سرما خوردگی و رعایت بهداشت دهان و دندان، چند روزی از تدریس خودداری نماید و پس از آن نیز تا چند روز با احتیاط تدریس کند و از پر حرفی و بلند صحبت کردن و نیز از صحبت کردن در محیطهای پر سر و صدا بپرهیزد. در صورتی که گرفتگی صدا بیش از یک هفته به طول بیانجامد، بهتر است هر چه سریع تر به یک گفتار درمانگر یا آسیب شناس گفتار و زبان مجرب مراجعه کند.
از عادت های صوتی نامناسب برخی از معلمان نحوه ی تدریس آنها است. بسیاری از معلمان و اساتید، از ابتدا تا انتهای هر جلسه یکسره صحبت می کنند و فکر می کنند با وجدان کاری مطلوبی مشغول تدریس هستند ولی توصیه ما به این افراد این است که اگر رفتار صوتی شما در کلاس درس درست باشد هم وجدان کاری را رعایت کرده اید و هم صدای خود را برای خدمت طولانی و زندگی سالم تر حفظ خواهید کرد.میگنا دات آی آر،از اصول صحیح تدریس این است که معلم یا استاد، از قبل طرح درس را آماده کرده باشد. در این صورت، معلم می تواند طرح درس هر جلسه را به گونه ای تدوین نماید که پس از گذشت بخشی از زمان کلاس، استراحت صوتی داشته باشد بدون اینکه دانش آموزان بیکار باشند. بدین منظور باید در طرح درس هر جلسه، چنین فعالیتهایی دقیقاً مشخص شده باشند؛ فعالیتهایی مانند پاسخ دادن شفاهی به پرسش های معلم، کنترل تکالیف مختلفی مانند مشق یا تکلیف خانه توسط معلم، روخوانی بخشی از کتاب توسط دانش آموزان، حل مسأله در پای تخته و غیره. متأسفانه بسیاری از معلمین پرسش و پاسخ، و کنترل کردن تکالیف مختلفی مانند مشق یا تکلیف خانه را در ابتدای کلاس انجام می دهند و با انجام این کار، فرصت های بالقوه استراحت صوتی خود را در مابین هر جلسه، در ابتدای آن جلسه هدر می دهند.
خوش صحبتی یا پر حرفی برخی از معلمان هم یکی از عادت های صوتی نامناسب است. پرحرفی با بهداشت صوتی در شغل معلمی در تضاد است. هر معلمی به اندازه کافی در کلاس درس حرف می زند. اگر معلم در خانه و محیط اجتماع نیز پر حرفی کند، به حنجره و صدای خود فشار بیش از حد وارد کرده است. البته منظور ما این نیست که معلم نباید در بیرون از کلاس حرف بزند، بلکه منظور این است که اگر معلم می تواند منظور خود را در یک تا پنج جمله بیان کند، آن را در ده الی پنجاه جمله بیان نکند. معلم باید بیاموزد که به سؤالات دیگران با اندکی تأمل پاسخ دهد تا فرصت لازم برای طراحی پاسخ کوتاه تر را در اختیار داشته باشد.
دو مورد دیگر از عادت های صوتی نامناسب، سرفه کردن (30) و صاف کردن گلو (31) است. معمولاً این عادت ها (32) وقتی بوجود می آیند که فرد احساس می کند در گلو یا حنجره اش خلط یا چیز مشابهی وجود دارد که ایجاد مزاحمت می کند. بهترین کار در این شرایط رعایت سکوت و نوشیدن اندکی آب معمولی است. اگر در اثنای کلاس این شرایط برای معلم بوجود بیاید بهتر است تدریس را به مدت چند دقیقه قطع نماید، اندکی آب بنوشد و یک لیوان آب نیز روی میزش بگذارد تا در ادامه جلسه، هر چند دقیقه یک بار اندکی آب بیاشامد. متأسفانه اکثر معلمین معمولاً این کار را نمی کنند بلکه اولین راه را در تلاش آنی و فوری جهت خارج کردن خلط می بینند؛ لذا، بدین منظور گلویشان را صاف می کنند یا به طور مکرر سرفه می کنند.migna.ir آنها به ندرت موفق به خارج کردن خلط می شوند. معمولاً به خاطر غلیظ و چسبنده بودن خلط که معمولاً با احساس خشکی در گلو نیز همراه است، سرفه ها و صاف کردن های مکرر گلو بی حاصل است و نباید این اقدام اشتباه را بطور مکرر انجام داد. اگر خلط نرم و آماده خروج نباشد به راحتی نمی توان با استفاده از سرفه یا صاف کردن گلو آن را خارج کرد. گاهی اوقات نیز خلطی وجود ندارد ولی خشکی حلق و حنجره باعث تحریک گلوی فرد جهت سرفه یا صاف کردن آن می شود که انجام این کارها هم اشتباه بزرگی است.
یکنواخت صحبت کردن هم از دیگر عادت های صوتی نامناسب است. یکنواخت صحبت کردن باعث می شود تا دانش آموزان یا دانشجویان زودتر خسته شوند یا حوصله شان سر برود، یا اینکه زودتر توجهشان به عوامل حواس پرت کن محیطی جلب شود. بروز چنین رفتارهایی در اعضای کلاس می تواند زمینه ساز بروز رفتارهای نامناسب دیگری از سوی معلم یا شاگردان شود.
عادت صوتی نامناسب دیگر، صحبت کردن با فک بسته است. کسانی که با فک بسته صحبت می کنند به واسطه تنگ شدن مسیر عبور صدای خروجی، صدایشان تا حدود زیادی خفه شده و از بلندی آن کاسته می شود. به همین دلیل، این افراد با فشار و تلاش بیشتری صحبت می کنند تا صدایشان اندکی بلند تر و قابل شنیدن شود؛ لذا، چنین افرادی خیلی زودتر دچار خستگی صدا می شوند.
یکی از عادت های صوتی نامناسب هم این است که دو یا چند نفر به طور هم زمان صحبت کنند. از نظر بهداشت صوتی، چنین شرایطی برای عملکرد طبیعی حنجره ایمن نیست. در این شرایط، اصطلاحاً حرف روی حرف می افتد. زمانی این پدیده رخ می دهد که کسی حرف فرد دیگری را قطع کند، یا اگر کسی حرف او را قطع کرد او به صحبتش ادامه دهد. در چنین حالتی، خستگی و گرفتگی صدا خیلی زودتر اتفاق می افتد.